غدير يادآور عهد من و توست ،عهدى كه سالهاست ما و پدران ما با همه وجود آن را پاس داشته ايم.
غدير داستان ديروز نيست،چراغى است كه امروزمان را مى افروزد و ولايت ، ريسمانى الهى است كه هميشه وهمه جا ما را به سوى خود فرا مى خواند،آنكه به اين ريسمان الهى در آويزد از دنيا بگسلد؛ آنكه سايه پر مهر و بى بديل ولايت رابر سر گسترد، سر بر آستان هيچ كس جز خدا فرو نياورد.
هر كه حق را با امام على، (ع)، و اولاد طاهرينش، بشناسد؛در ميان قرائتهاى رنگ رنگ و پر فريب٬ سرگردان نگردد و آنكه عهدشكنان غدير رابخوبى بشناسد، امروز نيز دست پر نيرنگ فرزندانشان را به يارى و بيعت در دست نگيرد.
غدير على، هنوز هم چشمه اى لبريز از آب حيات و دريايى موّاج از كرامتها و فضايل است.
غدير، دريايى از باور و بصيرت، در كوير حيرت و هامون ضلالت است تا كام جان هااز آن سيراب شود.
غدير، يك كتاب مبين است، سندى براى تداوم خط رسالت در جلوه امامت.
غدير، براى تشنگان، چشمه زلال هدايت است، و براى ره گم كردگان، صراطى است.كه به سنّت پيامبر منتهى مى شود.
غدير، عيد ولايت است.اگر امّت، غديرها را پاس بدارند، عاشورا هاى مظلوميت و كربلاهاى خون و شهادت پيش نمى آيد و خورشيد امامت، در محاق خلافت قرار نمى گيرد.
امّت بى امام، و راه بى علامت و شب بى چراغ ، كشتى بى ناخدا، دشت بى چشمه، و . . . قنات خشكيده و بى آب! . . .
رهشناس تر از «مولود كعبه» كيست؟ و قاطع تر از «ابوتراب» و پسنديده تر از «مرتضى» و والاتر از«على» كدام است؟
غدير، نشان دادن خورشيد به گرفتاران ظلمت است.
غدير، روز تكميل دين و اتمام نعمت است.
خجسته عيد سعيد غدير خم، عيد امامت و ولايت، بر دل دادگان آستان هدايت و شيعيان رهرو سعادت مبارك و تهنيت باد.
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
به نام خدا.حسابداری ارشد | 0 | 234 | hasti |
آموزش طراحی وب | 0 | 402 | alireza |
حسابداری صنعتی | 5 | 821 | alireza |
به نام خداي حسابگر و حسابرس ،حسابدار زمين و آسمان و هر آنچه در اوست. هم او که افتتاحيه و اختتاميهي همهي کتابها و حسابها است. ترازش هميشه موزون است و موجوديهايش همواره در فزون. مطالبات مشکوک الوصولي ندارد، زيرا کسي از قدرت لايزال او نميتواند بگريزد. استهلاک انباشته محاسبه نميکند چون در سيطرهي حسابداري او چيزي بيارزش نميشود. به کسي ماليات نميدهد و از کسي به ناحق چيزي نميگيرد. نه شرکت سهامي است و نه تضامني. هيچ شراکتي با احدي ندارد. خود مالک است و بيرقيب. تلفيق و ادغام و ترکيب در حوزهي شخصيتش پيشبيني شده است. حسابداري تورمي ندارد، زيرا ارزشها در نظرش تغيير ناپذيرند. حسابداريش آنقدر خالص است که دورهي مالي در آن تعريف ناشدني و واحد پولي در آن بيمعنا است. عملکرد او به دورهي محدودي منحصر نيست و ازل تا ابد را در بر ميگيرد. تداومش يک فريضه نيست، بلکه يک اصل و حقيقتي محض است. مديريتش حسابداري و حسابداريش مديريت که بر مدار عدالت استوار است و به مثقال و ذره هم ميرسد و چيزي از قلم نميافتد. فضل و بخشش او بر محور اهميت ميچرخد و سرمايهي بندگان اميدواري به اوست و همان است که رهاييبخش آنان از حساب و کتاب روز جزا خواهد بود .